چرا ما پيامبر يا امام نشديم؟


در پاسخ به اين سوال بايد عرض كنم:

مقام‏های معنوی که از طرف خدا به انسان‏ها داده می‏شود، بر اساس لیاقت‏های خاصی که افراد دارند ،کاملاً حساب شده و دقیق است. خداوند با علم بی انتهایش تشخیص می‏دهد که چه کسی شایسته چه مقامی است. اما کلمات معصومین (ع):
در دعای ندبه می‏خوانیم: "اولیائک الذین استخلصتهم لنفسک... بعد أن شرطتَ علیهم الزهد فی درجات هذه الدنیا الدنیه...، اولیایی که آنان را برای خود برگزیدی، پس از آن که زهد و پیراستگی را در زندگی دنیای پست از آنان شرط نمودی. آنان نیز شرط تو را پذیرفته و تو نیز از وفای آنان آگاه شدی. قرآن می‏فرماید: "و اللَّه أعلم حیث یجعل رسالته؛ خدا خودش بهتر می‏داند که رسالت را کجا قرار دهد."{ انعام(6) آیه 124}.

در مقام ادعا برخی مدعی هستند که می‏توانند آدم خوبی شوند، ولی وقتی موقع امتحان می‏شود، اکثریت مردود می‏شوند. سراسر تاریخ شاهد گویای این مدعا است. بنابراین بسیاری ازآنچه که پیامبران و ائمه به آن رسیده اند، در اثر لیاقت و شایستگی هائی است که از خود نشان داده اند.خدای متعال اگر مقام و منصبی معنوی و الهی به آن ها داده و یا آن ها را به نعمتی مخصوص گردانیده، در نتیجه اعمال و اخلاصی است که از خود نشان داده اند. به خاطر برخی مصالح ظهور برخی از نعمت ها و مقامات در سنین کودکی و یا حتی قبل از تولد بوده، مانند آنچه که در مورد حضرت عیسی علیه السلام و یا دیگر پیامبران و ائمه بزرگوار رخ داده است.

با این توضیح که خدای متعال به دلیل علم پیشین خود به عالم و این که چه اتفاقاتی در آن رخ خواهد داد و هر کس به لحاظ لیاقت و مقام وجود به چه مقام و مرتبه خواهد رسید، می دانست افرادی از انسان ها خواهند بود که به عهدی که گفته شد، وفادار خواهند بود.در مقام اطاعت از خدای متعال به بالاترین مقامات اخلاص دست خواهند یافت ‌، از طرف دیگر بشر برای هدایت به سوی راستی و درستی نیازمند به هدایت هدایتگرانی است که از جنس خود آنان باشند.

از جانب خدای متعال به این کار مامور شده باشند، از طرف دیگر هدایتگران باید دارای صفاتی باشند که آن ها را در طول حیات خود از تولد تا مرگ در بین انسان های دیگر ویژه گردانده باشد، مانند صفت عصمت ،‌شجاعت ، علم و... . به خاطر این است که مردم تا فردی را با چنین ویژگی هائی از ابتدای حیاتش نبینند، اعتماد نخواهند داشت. بنابراین از او تبعیت نخواهند کرد.پس هدایت نخواهند شد.

خدای متعال با علم به تمام این موارد ،آن افراد خاص و ویژه و وفا کننده به عهد و دارای درجه بالای اخلاص و ایمان را برای این ماموریت ویژه، از ابتدای خلقت معین کرد. نعمت هائی را به هر کدام از آن ها در زندگی دنیوی شان عنایت فرمود تا در راه انجام این ماموریت موفقیت کامل داشته باشند.

بنابراین اگر خدا آن ها را به نبوت و امامت برگزید، بر اثر لیاقت فردی شان بوده است . اگر نعمت هائی را اضافه به آن ها داده است ، حتی قبل از رسیدن به زمان بلوغ و تعقل و تکلیف، مانند آنچه که به پیامبر اسلام و دیگر انبیا و ائمه در زمان طفولیت داد ،‌حتی زمانی که پیامبر و یا امام نبوده اند ،فقط به خاطر این بود که ماموریت ویژه آن ها از ابتدا بی عیب و نقص باشد و لکه ای هر چند کوچک بر دامن حیات دنیوی شان نباشد.

برای روشن شدن این نکته که بخش عمده لیاقت افراد در دریافت عنایات ویژه الهی، بسته به خود انسان هاست. می توان به نمونه های تاریخی اشاره ای بکنیم.بلعم بن باعورا از جمله کسانی است که در ظاهر به مقامات خوبی از انسانیت رسیده بود، ولی در یک صحنه مهم از امتحانات الهی خراب کرد .نتیجه آن هم دوری او از مقام بندگی شد. حال قبل از گرفتاری او ممکن است کسانی هم بگویند چرا او به مقام پیامبری نرسیده بود اما خدا عالم است که او با انتخاب بدی که اختیار می کند ،خودش را از درگاه الهی دور کرده و تمام سابقه به ظاهر خوبش را یک جا باطل می کند .

مقام نبوت و امامت سمتی الهی است که شامل حال کسی می شود که در طول عمر خود گرفتار هیچ انتخاب زشتی نمی شود و چون تنها خدا عالم به حال بندگان است و او می داند چه بنده ای در تمام شرایط با استقامت مسیر بندگی را طی می کند و گرفتار گناه نمی شود، از آن جا به بعد او را تحت عنایات خاص خود قرار می دهد و این سمتی را که باید از هر گناه و خطایی مصون بماند،به این دسته از بندگانش عنایت می کند.